امروز : سه شنبه, ۹ خرداد , ۱۴۰۲ - 11 ذو القعدة 1444
- انتشار فراخوان جشنواره استانی ” تئاتر کودک “
- کنسرت مهدی احمدوند گیلان خرداد ۱۴۰۲
- مراسم نکوداشت ملی مادران سه شهید گیلان
- نمایش ” آوازه مرگ ” در تئاتر شهر سردار جنگل رشت به روی صحنه می رود
- حضور گروه بازرسی دفتر مدیریت عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان
- مراسم نکوداشت ملی مادران سه شهید گیلان برگزار می شود
اولین بانوی چاپخانهدار صنعت چاپ ایران
اولین بانوی چاپخانهدار صنعت چاپ ایران
به گزارش آرت گیل
زنی آسمانی، مادر زمینیها
گفتوگو با ساریه زیبانگار
(همسر مرحوم محمدزمینی)
هانیه صرافزادگان
معرفی چهرهی ماندگار صنعت چاپ این شمارهی چاپ و نشر، ما را به حاشیهی دریای خزر، شهر لهجههای زیبای گیلکی، شهر معطر به بوی برنج، شهر دلبری میرزاقاسمی، باقلاقاتق، زیتونپرورده یعنی شهر رشت، برد.
نمیتوان بدون معرفی جغرافیا، از چهرهای گفت که تار و پود وجودش از فرهنگ و اقلیم زیبا و متمدن شهر و زیستگاهش بافته و تافته است. ساریه زیبانگار را بدون درک زیباییهای بهار و تابستان رشت، نمیتوان چندان شناخت. بهقدر مجال این سطور و بهطور بسیار مختصر گریزی میزنیم به رشت و برمیگردیم به موضوع اصلی گزارش، یعنی، ساریه زیبا نگار.
رَشْت یکی از کلانشهرهای ایران، مرکز استان گیلان در شمال ایران و مرکز شهرستان رشت است و مادر شهر استان گیلان و بخشهایی از استانهای همجوار بهحساب میآید. این کلانشهر همچنین بزرگترین و پرجمعیتترین شهر شمال ایران در بین سه استان حاشیه دریای خزر و بزرگترین و پرجمعیتترین شهر گیلک نشین جهان، بزرگترین سکونتگاه سواحل جنوبی دریای کاسپین محسوب میشود. رشت سومین شهر گردشگر پذیر ایران است.
مهماننوازی بیدریغ و با لبخند و روی گشاده یکی از مهمترین ویژگیهای مردمان این دیار کهن است. این ویژگی آنقدر برجسته است که در یک مکالمه تلفنی با ساریه زیبانگار، تعارفات و مهربانیهایش از راه دور هم به دل مینشست و از لطف و عطوفت سرشار بود. زنهای گیلک، از خونگرمترین زنهای ایران به شمار میروند و در نرمخویی زبانزد خاص و عاماند.
بر اساس سرشماری رسمی سال ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان رشت ۹۵۶٫۹۷۱ نفر است. جمعیت شناور ثابت روزانه شهر رشت بهعنوان مادر شهر استان گیلان بالغبر ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر است؛ که بیش از نیمی از آنها زنها هستند.
در شهر رشت لهجههای گوناگون از گویش «بیهپس» زبان گیلکی توسط مردم تکلم میشود. تنوع گونههای لهجهی گیلکی بهقدری زیاد است که گاهی خود گیلکها هم متوجه همه آنها نمیشوند.
آبوهوای رشت ازجمله آبوهوای معتدل کاسپین و شبه مدیترانهای است که دارای تابستانهای گرم و شرجی و زمستانهای سرد و مرطوب است. همچنین شهر رشت دارای رتبه اول میزان بارش مراکز استانهای ایران و به شهر باران شهره است.
همچنین این شهر نقشی کلیدی در بزنگاههای تاریخ ایران مانند انقلاب مشروطه، جنبش جنگل و انقلاب ۱۳۵۷ داشت و با توجه به فرهنگ مردم آن و قرار گرفتن در جاده راه ابریشم از دیرباز بهعنوان دروازه اروپا و دروازه تمدن مدرن از آن یاد میشود؛ و دارای پیشینهای درخشان در عرصه مبادلات خارجی بوده است.
به کمک همکاران بخش بازرگانی نشریه، افتخار صحبت تلفنی با اولین بانوی چاپخانهدار صنعت چاپ ایران نصیب ما شد.
ساریه زیبانگار (همسر مرحوم زمینی)، شیر زنی است که بعد از فوت همسر، سکان چاپخانهای که از او به یادگار مانده بود را در دست گرفت؛ تلاطمها، طوفانهای دریای زندگی و مشکلات را پشت سر گذاشت و همزمان با کار، سه کودک خود را بزرگ کرد.
او بیش از ۴۰ سال است که کمر همت بست و عمر گرانمایه در این صرف کرد تا چه خورد صیف و چه پوشد شتا؛ او این تلاش و کوشش را باکسب تجربه در صنعت چاپ، دستان چروکخورده و موی سپید جایگزین کرد تا نخستین بانوی صنعت چاپ ایران باشد. در گپ و گفتی که باهم داشتیم، گاهی خندیدیم و گاهی گریستیم.
صد حیف که لهجهی شیرین گیلکی و لحن مادرانه را نمیتوان به رشتهی تحریر درآورد. وانگهی خواندن آن هم برای مخاطبان نشریه کار دشواری است. پس بگذاریم لهجهی شیرین گیلکی بماند برای مردمان نیکوخصلت استان گیلان و خاصه مردم شریف رشت و در رشت برای بانوی مهربانی، کار و مشقت روزهای دشوار، یعنی ساریه زیبا نگار.
چاپ، خانهداری
طبع شیرین و خندههای ملیحش را از پشت تلفن هم میشد دریافت. با همان لطافت طبیعی و لهجه دلنواز در معرفی خودش گفت: منساریه زیبانگار متولد ۱۳۲۲ هستم. ۱۸ سال سن داشتم که با مرحوم محمد زمینی ازدواج کردم. همسر مرحومم از من خیلی بزرگتر بود و در چاپخانهای به نام «چاپ ایران» کار میکرد و سرپرست چاپخانه بود.
بعدها با کمک آقای فولاد لو چاپخانهای تأسیس کردند و مشترکاً برای چاپخانه تازه تأسیسشان ماشینآلات خریدند و نام چاپخانه را «چاپ نو- فولاد لو» گذاشتند. البته مدتی بعد آقای فولاد لو فوت کرد و مرحوم زمینی هم سهم ایشان را از وراثشان خریداری کرد و نام آن را به «چاپ نو» تغییر داد.
اگر در منزلی یک نفر در حوزهی چاپ فعالیت داشته باشد ناخواسته تکتک اعضای خانواده نیز به این حرفه علاقهمند میشوند. من از این قاعده مستثنی نبودم و کمکم به چاپ، جوهر و کار با دستگاههای چاپ علاقهمند شدم و اینگونه شد که از خانهداری به چاپخانهداری روی آوردم.
البته این را هم باید بگویم که همسرم زیاد راضی نبود که من در محیط چاپخانه که یک محیط کارگری است، حضور داشته باشم ولی من به حرفهی چاپ علاقهی بسیار زیادی نشان میدادم و بالاخره مرحوم زمینی مجاب شد تا به من که علاقهی زیادی به چاپ داشتم؛ این حرفه را به بیاموزد.
از سال ۱۳۵۵، چون خانهدار بودم و باید کارهای خانه را هم بهموقع انجام میدادم بهصورت پارهوقت در چاپخانه مشغول به کار شدم. کار صحافی کتاب را یاد گرفتم و به رتق و فتق امور اداری و دفتری نیز واقف شده بودم.
با اینکه بهصورت پارهوقت در چاپخانه کار میکردم ولی در کار کردن با ماشین ملخی، لترپرس و برش نیز مهارت داشتم. از حق نگذریم در همهی امور چاپ و صحافی دستی داشتم و بهاصطلاح آچارفرانسهی چاپ نو شده بودم. مناولین زنی بودم که در شهر رشت بیرون از منزل در محیط چاپخانه کار میکرد. بعد از من کار کردن زنان در چاپخانه ها کم کم مرسوم شد.
غم یار و سنگینی بار چاپخانه
متأسفانه سال ۵۷ همسرم که همیشه با من همراه و همگام بود، من را با سه فرزند تنها گذاشت و به دیار باقی شتافت.
بغض گلویش را گرفته بود و کلام بر زبانش بهسختی جاری میشد، سپس ادامه داد: حالا من بودم و دختری دوازدهساله، دو پسر هشت و دهساله و یک چاپخانه که همگی بیپدر شده بودند. باید برایشان هم مادری میکردم هم جای خالی پدرشان را پر میکردم؛ بنابراین من که تا گذشته تحت مدیریت همسرم در چاپخانه مشغول به کار بودم، دستتنها مجبور به ادامه کار شده بودم. این شد که تمام امور چاپخانه را با ۷ کارگر به دست گرفتم.
آن زمان یک ماشین لترپرس، سه ماشین چاپ ملخی (یک مدل طلاکوب و دو مدل ساده) و یک ماشین افست هایدلبرگ داشتیم. مرحوم زمینی در زمان حیاتش، دستگاه چاپ افست را از آلمان خریداری کرده بود، ماشین چاپ را از تهران آوردند و در چاپخانه نو نصب کردند ولی متأسفانه مرحوم ۶ ماه بیشتر نتوانست بر روی ماشین چاپ جدیدش کار کند و اجل مهلت نداد و فوت کرد. ماشین چاپ در رهن بانک ملی تهران بود. تقریباً ۳ هفته متوالی به من تذکر دادند تا ماشین را به کار بیندازم ولی من توانایی پرداخت اقساط ماشین را نداشتم و با فوت همسرم با مشکلات بسیاری مواجه شده بودم. یکی از آنها این بود که تا ۴ سال مدیر چاپخانه نداشتم و به همین دلیل ادارهی ارشاد که آن زمان مسئول تقسیمکار بین چاپخانههای استان بود به چاپ نو کار نمیداد یا خیلی کم کار می داد؛ بنابراین تصمیم گرفتم تا ماشین چاپ افست که با بودنش در چاپخانه تلخی نبود همسرم را تداعی میکرد، بفروشم. تصمیم گرفتم آن را به همکاران تهرانی بفروشم به همین جهت چندین بار با تهران تماس گرفتم و اطلاع دادم که چنین ماشینی را برای فروش دارم. بعد از سه ماه ماشین چاپ به فروش رفت که یکی از تلخترین اتفاقات زندگی و کار من محسوب میشود.
توسعهی راه همسر
زمانی که همسرم فوت کرد سن و سال کمی داشتم و فرزندانم صبحها به مدرسه میرفتند و بعدازظهرها با من به چاپخانه میآمدند و کمکحال من بودند. سعی میکردند تا حروفچینی، کار با ماشین چاپ را سریع یاد بگیرند تا باری از دوش مادرشان بردارند. از سال ۶۶ و۶۸ که پسرانم دیپلم گرفتند تمام وقت در چاپخانه مرا همراهی کردند تا سال ۷۷ که چاپخانه را به شرکت تبدیل کردیم و نام آن را به «شرکت چاپ و نشر نوین» (چاپ نو سابق)تغییر دادیم. در تمام این سالها به همراه فرزندانم و باهمت و تلاش توانستیم راه همسر مرحومم را ادامه دهیم و به لطف خدا چاپخانه را توسعه و گسترش دادیم.
هماکنون مهندس محمدحسین زمینی (امین) مدیرعاملی چاپخانه را به عهده دارد و پسر ارشدم دکتر عباسعلی زمینی (امیر) کهاستاد دانشگاه آزاد لاهیجان و دارای دکترای منابع طبیعی است، رئیس هیئتمدیره مجتمع محسوب میشود. بیش از ۲ دهه است که پسرانم چاپ نوین را اداره میکنند و در این مدت توانستهاند این چاپخانه را مدرنیزه و اولین دستگاه چاپ ۴ رنگ را وارد گیلان کنند.
با فرزندان
تنها خود خداوند میداند که به چه میزان از عملکرد فرزندانم راضی هستم. درست است که چاپخانهداری برای من بیشتر بهجای اینکه خاطرهای خوش باشد با فوت و از دست دادن همسرم خاطرهای تلخ است؛ اما از طرف دیگر از خداوند سپاسگزارم که سه فرزند خوب به من عطا نمود و به وجود هر سه فرزندم افتخار میکنم و خوشحالم که توانستهام با همکاری پسرانم از رنجها و سختیها سربلند گذر کنم و به اعتلای فرهنگ و توسعه صنعت چاپ کشورم علیالخصوص هم استانیهایم کمک کنم. خاطرهی خوش من بودن در میان فرزندانم است.
من همیشه از این بابت که شرکت چاپ و نشر نوین بهعنوان یکی از بزرگترینها و قدیمیترینها شناخته میشود خرسندم. هفت سال متوالی است که چاپخانهی خانوادگی نوین بهعنوان چاپخانهی نمونه استان شناخته میشود.
در گذشته در مجتمع چاپ و نشر نوین فقط چاپ افست و چاپهای کاغذی انجام میگرفت ولی باهمت فرزندانم و نصب دستگاه «روتوگراور» در شهرک صنعتی سپیدرود رشت، قابلیت چاپ بر روی فیلمهای شفاف برای بستهبندی مواد غذایی نیز به توان چاپخانه افزوده شد و در بحث چاپ بستهبندی نیز وارد شدیم و هماکنون در حوزهی انواع سلفون، لفافهای شفاف و متالایز نیز فعالیت داریم. در اصل شیرمردانم مجموعهی چاپ نوین را به دو مجموعهی چاپ کاغذ، مقوا، جعبه و سلفون و بستهبندی تبدیل کردهاند و هماکنون شرکت چاپ و نشر نوین از کاملترین و حرفهایترین مجموعههای صنعت چاپ در گیلان و شمال کشور محسوب میشود و بهعنوان منبع اصلی انتشار نشریات گیلان و کتابهای درسی دانشگاه گیلان و دانشگاه آزاد تبدیلشده است.
اشک شوق، بالای صحنه
در شهریورماه سال ۹۵ به مناسبت روز ملی صنعت چاپ در بین ۲۹۰ پیشکسوت عرصهی چاپ بهعنوان اولین بانوی صنعت چاپ ایران شناخته شدم و در جشن اختتامیهی پانزدهمین دوره جشنواره ملی صنعت چاپ از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت (آقای علی جنتی) موردتقدیر قرار گرفتم و بابت خدمات صادقانهای که در اشاعه و اعتلای فرهنگ غنی کشورم ایران داشتم لوح تقدیری به من اعطا کردند. از ابراز محبت و تشویقهای مکرر مردم عزیز حاضر در جلسه، اشک شوق چشمانم را فرا گرفت و قلبم را مالامال از شادی کرد؛ بهگونهای که رنج فعالیت در صنعت چاپ در بین سالهای ۵۵ تا ۹۵ را به ورطهی فراموشی سپردم.
ساریه زیبانگار، یکی از نخستینها
زن ایرانی، امروزه در تمام سطوح جامعه حضور فعال دارد. امروز اگر کسی به فعالیت اقتصادی و اجتماعی و علمی و غیره بپردازد کسی تعجب نمیکند. این راه سخت را همت نخستین زنهایی گشوده است که آستین بالا زده و وارد جامعه شدهاند و به فعالیت پرداختهاند.
قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران بر حمایت از زنها برای رفع تبعیض سالهای طولانی، دوران تحجر و عقبماندگی امتیازاتی قائل شده است و بهطور صریح از برابری زن و مرد سخن گفته است و بالاتر از آن گاهی از تبعیض یکطرفه به سود زنان سخن میگوید.
در این قانون زن که در خدمت استثمار همهجانبه بود هویت اصلی و حقوق انسانی خود را بازمییابد و در این بازیابی طبیعی است که به دلیل ستم بیشتری که از قبل متحمل شدهاند ضرورت استیفای حقوق زنان بیشتر خواهد بود.
خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی شمرده شده است.
زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت شئی بودن و یا ابزار بودن در خدمت اشاعه مصرفزدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات است و در نتیجه پذیرای مسئولیت خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر است.
در اصل دهم قانون اساسی، همه قوانین و مقررات و برنامهریزیها باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط زن و مرد و فرزندان بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد. چرا که اسلام دین جامع و کامل است هیچیک از ابعاد و تکالیف و حقوق و نیازمندیهای بشر و جامعه بشری را بیپاسخ رها نکرده است.
اسلام نظام اجتماعی است که در آن به سعادت انسانها چه زن و چه مرد بهعنوان کمال مطلوب توجه میشود. در نظام اسلامی فرد اعم از زن و مرد و جامعه هر دو دارای اهمیت هستند. اسلام اصل را بر آزادی انسان میداند و بردگی را خلاف فطرت وی معرفی نموده است.
اصل سوم قانون اساسی، دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف نموده حقوق همهجانبه افراد اعم از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون را تأمین نماید؛ زیرا امنیت افراد جامعه یکی از اصولیترین ویژگی نظام حقوقی اسلام است.
همچنین بر رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای زن و مرد، در تمام زمینههای مادی و معنوی تأکید دارد. در این اصل بر مشارکت زنان در تعیین سرنوشت سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش اشارهشده و تسهیل و تعمیم آموزش عالی، آموزشوپرورش و تربیتبدنی برای همه چه زن و چه مرد در تمام سطوح جزو وظایف دولت شمردهشده است.
ساریه زیبا نگار خود پیشگام فعالیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در گیلان و در صنعت چاپ بوده است و موفقیتش، راهگشای دیگر زنان این سرزمین زیبا و عزیز خواهد بود. چاپ و نشر برای او و فرزندان پرافتخارش آرزوی سلامتی و موفقیتهای روز افزون دارد.
هم اکنون این چاپخانه در بخش افست با ماشین آلات پیش از چاپ و ۲ دستگاه چاپ افست چهار رنگ ، سه دستگاه چاپ افست تک رنگ و ماشین آلان صحافی ، چسب گرم تک خانه و پنج خانه ، ماشین ترتیب کن و سلفون کش حرارتی می باشد و همینطور در بخش بسته بندی صنعتی با یک دستگاه ماشین هلیو هشت رنگ ۲۰۱۷ و یک ماشین لمینت غیر حلالی ۲۰۱۷ و ماشین برش رول به رول ۲۰۱۷ بزرگترین مرکز چاپ و بسته بندی در شمال کشور می باشد .
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.