امروز : جمعه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۱ - 19 شوال 1443
جای دختر و پسر در روابط عاشقانه عوض شده و بازتابش را در سینما میبینیم
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آرت گیل :
عماد افروغ نماینده سابقه مجلس و عضو هیئت انتخاب جشنواره فجر، در گفتوگو با فریدون جیرانی، به بحث در مورد نحوه ورود خود به شورای پروانه نمایش و هیئت انتخاب جشنواره فجر اشاره میکند. افروغ در واکنش به هجمههایی که علیه هیئت انتخاب سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به وجود آمد، می گوید که هیچ لابی نتوانست نظرات اعضای شورا را تحت تاثیر قرار دهد و اگر آنها شجاع نبودند باید فلان فیلم را به بخش مسابقه جشنواره میفرستادند.
افروغ در پاسخ به پرسش جیرانی در باره اینکه آیا اعتقادی به مفاهیم واژههایی نظیر سینمای ارزشی و استراتژیک دارد یا خیر، گفت:« اگر اصول آن مبنی بر باور باشد بله من آن را قبول دارم اما اگر این واژهها بوی کاسبی و نان خوردن بدهد، خیر! من جامعه ام را می شناسم. اثری که بوی ارزش بدهد باید فاخر باشد و اتفاقا باید بیشتر از سایر آثار فاخر باشد، مخصوصا در جامعه ای که این گونه فیلم ها در مظان اتهام قرار دارند. این فیلمها باید از سایر آثار یک سر و گردن بالا تر باشند چه به لحاظ کیفی، فنی، ساختاری و مضمونی.»
نماینده مجلس هفتم، درباره عضویتش در هیات انتخاب سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، اضافه کرد:« من برای اینکه عضویت در هیئت انتخاب را قبول کنم، با یک تهیه کننده و کارگردان بنام سینمای ایران مشورت کردم و ایشان تشویقم کردند که حتما به این شورا بروم، اما من بازهم برای قبول این مسئولیت مشورت کردم که در نهایت از طریق پیامکی که به دبیر جشنواره دادم عضویت در هیات انتخاب را قبول کردم، که بعدها دبیر جشنواره گفتند همه پذیرفتند، اما افروغ خیلی سخت عضویت را پذیرفت.»
«فروشنده» فیلم خاصی بود
با توجه به گفتههای افروغ درباره منعکس شدن معضلات و مشکلات اجتماعی در فیلم های سینمایی، فریدون جیرانی نظر او را در مورد فیلم «ابد و یک روز» سعید روستایی را جویا شد که افروغ پاسخ داد:« بنده فیلم «ابد و یک روز» را دیدم و اتفاقا فیلم خیلی خوبی بود. سینماگران برخی فیلمها را تک ژانری میبینند ولی من به اعتبار نگاهم، فیلمهای سینمایی چند ژانری میبینم. مثلا فیلم «گشت ۲ » فقط یک ژانر کمدی ندارد، غم و گریه هم دارد و یک ژانر اجتماعی تمام عیار است. «ابد و یک روز» هم یک زندگی را نشان میداد که در آن صمیمیت، محبت،درد، رنج و غیرت وجود دارد.»
او درباره فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی هم خاطر نشان کرد: «نسبت به «ابد و یک روز»، «فروشنده» فیلم خاص تری بود. فیلم «ابد و یک روز» معرف مسائل اجتماعی بود و اقشار بیشتری را درگیر خود میکرد. در «ابد و یک روز» این اتفاق افتاد، زیرا اقشار زیادی درگیر اعتیاد هستند. اما مسئله «فروشنده» اینگونه نبود. «فروشنده» فیلمی خاص بود که جلوه هایی از یک حیات غیرتمندانه ایرانی در کنار حفظ آبرو را روایت میکرد اما از لحاظ اجتماعی فراگیر نبود. «فروشنده» غیرت، حیا و حفظ آبروی ایرانی را نشان میدهد، مخصوصا در سکانس های پایانی که نشان میداد طرف از شدت شرمندگی در حال جان دادن است.»
در فیلمها جای عاشق و معشوق عوض شده
عضو هیات انتخاب جشنواره فجر، نظر خود در مورد نشان دادن برخی هنجارها در بین فیلمهای متقاضی جشنواره فجر را اینگونه بیان میکند: «در بین ۹۸ فیلمی که من در هیات انتخاب جشنواره فجر دیدم، بیشتر فیلمها معرف هنجارهای اجتماعی بودند و احساس کردم قصد ندارند که با هنجارها و سبک زندگی جا افتاده در ایران، مقابله کنند. در بین این فیلمها دو مقوله برای من بسیار برجسته بود. یکی این بود که جهت عشق ورزی دختر و پسر عوض شده است. به جای اینکه پسر به دختر عشق بورزد، دختر به پسر عشق میورزد، یعنی جای عاشق و معشوق عوض شده که این موضوع میتواند زنگ خطری برای ما باشد. حال شاید فیلمسازان غیر ارادی این مقولهها را نشان دهند، اما غیر مستقیم این موضوعها را بازتاب میدهد که باید از این بازتاب استقبال کرد. به طور مثال محاورات عاشقانه برعکس شده. دختر دارد شوهر و یا نامزد دوستش را میقاپد و این یک واقعیت است. حتی ما می توانیم به لحاظ اجتماعی و جامعه شناسی این موضوع را تحلیل کنیم که مثلا ممکن است تعداد دخترها نسبت به پسرها ناموزون باشد، اما به دلیل شرایطی که در جامعه ما فراهم شده، دختران بدون شوهر ماندهاند که ما میتوانیم این موضوع را در فیلمها ببینیم. اتفاقا یکی از فیلمهایی که این موضوع را داشت به بخش مسابقه هم راه یافته است.»
افروغ ادامه میدهد: «یکی دیگر از نکاتی که من در این فیلم ها دیدم مسئله سوءظن است. سوظن زن به مرد و مرد به زن. که این موضوع هم مجددا بازتاب جامعه است. حالا بعضی از آنها درست است و بعضی غلط ! وقتی مسائل تلخ اجتماعی در فیلمها بازتاب پیدا میکند باید از آن استقبال کرد. اگر کسی دلسوز جامعه و تحول خواه است و میخواهد یک جامعه سالم و خوب مستقر شود، باید این فیلمها را ببیند.»
در فیلمهای که دیدم، عفت رعایت شده
افروغ درباره وجود هویت ایرانی در فیلمهای متقاضی جشنواره فجر گفت:« من در تمام ۹۸ فیلمهای متقاضی یک عفت خاص دیدم. حالا ممکن است در رابطه با این موضوع بعضی ها دائما سینمای ایران را را زیر سوال ببرند. مثلا یک نفر به من گفت: «در سینمای ایران صحنه نیست، باید صحنه باشد!» من در سینما دنبال صحنه نیستم، حالا میخواهد صحنه اکشن باشد یا عاشقانه! من در سینمای ایران یک عفت خاص که نشات گرفته از فرهنگ ایرانی است دیدم. این عفت وجود دارد، البته اگر این عفت را به صورت برنگردانیم و یک عفت باطن گرایانه معنا کنیم. البته من موافق این هم نیستم که بگوییم در فیلمهای سینمایی حریم نگه داشته نشود. من همین الان به موضوع چرخش محاورات عاشقانه از دختر به پسر انتقاد دارم و به نظر من این درست نیست. اما انعکاس آن در سینما خوب است تا ما بدانیم چه اتفاقاتی در جامعه در حال رخ دادن است. باید به فیلمساز خسته نباشید بگوییم که این موضوع را به ما نشان داده است. حالا ممکن است در یک فیلمی این روابط به شکلی نشان داده شود که بیش از حد باشد و دیگر معرف نباشد و یک نوع تبلیغ باشد. در این موقع هم من حق دارم بگویم که این قسمت از فیلم را نپسندیدم. من میتوانم این نقد را انجام دهم که چرا جهت شبیه سازی فرهنگی به سمت غرب میرود و از نور و اشراق شرق استفاده نمیشود. با توجه به این موضوعات برخی فیلم ها معرف جامعه هستند و بعضی فیلمها ربطی به جامعه ما ندارند.»
فرایند انتخاب فیلمها برای جشنواره
افروغ درباره فرآیند انتخاب فیلمهای سینمایی برای حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر، گفت:« بعد از آشنا شدن با سایر اعضای هیات انتخاب، بنده فرآیندی را پیشنهاد دادم و گفتم پس از تماشای هر فیلم، بلافاصله در مورد آن بحث شود و آرا جمع آوری شود. بنده بلند میشدم و بعد از تماشای فیلم از تک تک اعضای محترم نظر میگرفتم و آنها رایشان را اعلام میکردند. بعد از اینکه حدود ۳۸ فیلم دیده شد، یکی از عزیزان نام فیلمها را روی تخته نوشتند و مجددا رای گرفتیم و در دفتر ثبت کردیم. بعد از آن دوباره شروع به فیلم دیدن کردیم و بعد از تماشای ۴۰ فیلم، این رویه دوباره تکرار شد و برای سری سوم هم مجددا این اتفاق تکرار شد. حتی در روز آخر هم تمام این جمع بندیها را مجددا بر روی تخته نوشتیم و مشخص کردیم که نظرات نسبت به فیلمها چگونه بوده است. اما ما به نظرات گذشته بسنده نکردیم و مجددا درباره تک تک فیلمها بحث کردیم و رای گرفتیم و بنا را بر این گذاشتیم که اگر فیلمی ۷ یا ۶ رای آورد، به بخش مسابقه راه خواهند یافت و فیلمهایی که ۵ رای داشتند را مجددا به بحث گذاشتیم که در نهایت فیلمهای راه یافته به عدد ۲۸ رسید و چند فیلم هم به عنوان رزور در اختیار دبیر جشنواره گذاشتیم که اگر خواستند جشنواره را توسعه بدهند، این کار را انجام بدهند که در نهایت ۲۸ فیلم به ۳۳ فیلم رسید.»
لابیها برای انتخاب فیلمها موثر نبود
افروغ درباره امکان لابیهای احتمالی برای حضور یک فیلم در جشنواره امسال گفت:« هیچ کس از بیرون نتوانست لابی کند و اصلا لابی ها موثر نبود. من معتقد هستم یک اثر باید مستقل از عواملش و جریانات پشتاش بررسی شود، زیرا خود اثر می بایست مورد قضاوت قرار گیرد. به هیچ وجه ما قصد نداشتیم که فیلم اولی یا فیلم دومیها را راهی بخش مسابقه کنیم. ما فیلم ها را میدیدم و سپس آن فرآیند دموکراتیک را پشت سر می گذاشت. اتفاقا بعد که شنیدیم ۹ فیلم اولی راهی بخش مسابقه شده است، خوشحالم شدیم که جوانان توانستند راهی جشنواره شوند تا خودشان را نشان دهند. اتفاقا باید خوشحال باشیم که نسل گذشته توانستند جوانانی را تربیت کنند که فیلمهایشان در بخش اصلی جشنواره پذیرفته شده است.»
عضور شورای پروانه نمایش درباره مضمون ۹ فیلم اولی که به بخش مسابقه جشنواره سی و پنجم راه یافتند، گفت:« در فیلم اولیهای، یک جسارت، نوع آوری، خلاقیت و واقع نمایی دیدم و احساس کردم که آنها یک طرفه هم به قاضی نرفتهاند. مثلا ممکن است روی یک سوژه خاص تمرکز کرده باشند، اما این سوژه خاص باعث نشده که نگاهشان به آن سوژه یک سویه باشد.»
افروغ همچنین در ادامه به نوعی به هیاهویی که یک فیلم برای عدم حضورش در جشنواره سی و پنجم به راه انداخت پاسخ میدهد و می گوید؛« روی من نه نام افراد تاثیر میگذارد و نه از جریانات میترسم. الان بحثی به وجود آمده که اینها (اعضای هیات انتخاب) می ترسیدند و از روی ترسشان فلان فیلم را به بخش اصلی نفرستادند. من می خواهم بگویم که اگر ما می ترسیدیم که باید فیلم شما را به جشنواره راه میدادیم، پس معلوم است که ما شجاع بودیم که فیلم شما را به بخش مسابقه نفرستادیم.»
عماد افروغ در پایان نظر خود را در مورد فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری هم اعلام میکند و میگوید:« من خیلی این فیلم پسندیدم. من از اینکه این فیلم توانست از مظلومیت و جایگاه پدر دفاع کند لذت بردم. این فیلم اصلا نظر منفی نداشت و همه آن را دوست داشتند.«کاناپه» هیچ مسئله ساختاری و کیفی و مضمونی نداشت، پایان خیلی خوبی داشت و من از هر نظر آن را پسندیدم.. مسئله «کاناپه» با یک حکم حکومتی حل میشود. حال من چرا میگویم حکم حکومتی؟! برای اینکه ممکن است فتوای مراجع متعدد باشد و یکی نباشد و باید حکمی باشد که رافع اختلاف و فصل الخطاب باشد. در این موارد و موردی مثل استفاده از تصویر بزرگان دین، سینماگران باید یک سوال ریز و فنی از رهبر بپرسید و جواب بگیرید تا تمام این مشکلاتی که احساس میکنید دست و پا گیر است، به سر انجام برسد. یک سوال می کنید و جواب می گیرید. اگر پاسخ مطابق میل و حلال مشکلات بود، مسئله حل شده است وگرنه باید با قوانین موجود خودمان را وفق بدهیم. من به یکی از عزیزان گفتم از کارگردان این فیلم گله دارم، که چرا تماشای این فیلم را از مردم محروم کرد.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.