امروز : چهارشنبه, ۱۵ تیر , ۱۴۰۱ - 7 ذو الحجة 1443
بحث پولهای کثیف در شبکه نمایش خانگی به برنامه «هفت» کشید
به پایگاه اطلاع رسانی آرت گیل :
در برنامه جمعه شب «هفت» ابوالحسن داودی میهمان بهروز افخمی بود تا با او درباره سینمای کودک حرف یزند و سپس با حضور غلامرضا موسوی و حسین پارسایی بحث آسیب شناسی شبکه نمایش خانگی و مغضل این روزهای آن یعنی پولشویی مورد بررسی قرار گرفت. این هفته باز هم مسعود فراستی حضور نداشت و میز نقد فیلمهای اکران شده برگزار نشد.
در ابتدای برنامه هفت، بهروز افخمی با اشاره به حادثه فروریختن ساختمان پلاسکو از این اتفاق تلخ ابراز تاسف کردو گفت: «برنامه امشب را در شرایطی شروع میکنیم که بعضی از رفقای آتش نشان ما در زیر آوار گیر کردهاند و بیش از ۴۰ ساعت است که خبری از آنها نیست و امید به زنده بودنشان به صفر رسیده است. این وضعیت برای من که به لطف آتش نشانها یکی از بهترین دورههای عمرم را با ساختن حدود ۲۰ قسمت از سریال «عملیات ۱۲۵» تجربه کردم، خاص است.»
پس از اختصاص قسمتی از برنامه به حادثه تلخ ساختمان پلاسکو تهران، آیتم معرفی فیلمهای بخش سودای سیمرغ سی پنجمین جشنواره فیلم فجر به معرفی فیلمهای «کارگر ساده نیازمندیم» به کارگردانی منوچهر هادی، «مادری» به کارگردانی رقیه توکلی، «ایتالیا، ایتالیا» به کارگردانی کاوه صباغ زاده، «چراغهای ناتمام» به کارگردانی مصطفی سلطانی، «سوفی و دیوانه» به کارگردانی مهدی کرمپور، «فراری» به کارگردانی علیرضا داودنژاد و «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمد حسین مهدویان پرداخت.
بررسی دلایل ضعف سینمای کودک
همانطور که قبلا اعلام شده بود میزگرد این هفته برنامه به بررسی سینما کودک اختصاص داشت و برای این بررسی ابوالحسن داودی مقابل بهروز افخمی نشست. در ابتدای این میزگرد و قبل از شروع بحث سینمای کودک، داودی در پاسخ افخمی در خصوص سرنوشت فیلم «زادبوم» گفت: «بالاخره پس از ۸ سال گرههایی که دیگران به این فیلم زده بودند، باز شد. این فیلم هم پرهزینهترین و هم طولانیترین فیلمی بود که من ساختم. اصل «زادبوم» برای خانوده است اما از آن مصیبتهای سینمای ایران شد. من این فیلم را به دلیل بلایایی که به ناحق بر سرش آمده، بیشتر از همه فیلمهایم دوست دارم.»
داودی درباره سرنوشت نمایش این فیلم ادامه داد: «فیلم یک سال است که پروانه نمایش گرفته و برای ابتدای سال آینده قرارداد پخش آن بسته شده و بعد از نمایش است که دوستانی که سنگاندازی کردهاند باید بگویند مشکلشان با فیلم چه بوده. داستان «زادبوم» بسیار ساده است و این نکته برای همگان روشن خواهد شد.»
کارگردان «رخ دیوانه» درباره علت توقیف «زادبوم» گفت:«این فیلم از ۸۵ تا ۸۷ تولید شد. چندین جایزه و سیمرغ ازجمله سیمرغ نگاه ملی را در سال ۸۸ کسب کرد. اما سال بعد تفکرات و برداشتهای بیمارگونه سبب شد تا جلوی نمایش فیلم گرفته شود. معتقدم «زادبوم» بخاطر موضوعش سرمایه ملی محسوب میشود و پس از نمایشاش مدیران آن زمان حوزه هنری باید پاسخگو باشند چون به این فیلم خیلی جفا شد.»
در ادامه بحث، صحبتهای داودی و افخمی به سمت سینمای کودک کشیده شد و داودی درخصوص ضعف سینمای کودکان توضیح داد: «پس از انقلاب نقش وسایل ارتباط جمعی و سینما بسیار محدود بود به نظر من به همین دلیل سینمای کودک جایگزین یک جور سینمای خانوادگی شد. شاید یک جور ناچاری که در قالبهای دیگری نمیشد بیان کرد. بسیاری از مسائلی که آن زمان در سینمای کودک و بخشی در سینمای کمدی بیان میشد، عملا امکان نداشت که در سینمای بزرگسال بیان کرد و دچار سانسور و منع میشد. شاید یکی از دلایل موفقیت سینمای ایران در خارج از کشور هم همین بود.»
کارگردان «نان، عشق، موتور۱۰۰۰» درباره موانع فیلمسازی کودک نیز این چنین توضیح داد:« مانع عمده در رونق سینمای کودک در این سالها این است که دیگر آن موضوعی که بتواند کودکان را به سینما بکشاند، وجود ندارد. از طرفی هم جاذبه آن دهه طلایی یعنی جایگزینی سینمای کودک به جای سینمای خانوادگی، اجتماعی و ملودرام از بین رفته است و امروز کودکان تفریحهای دیگری را انتخاب کردهاند. راستش من فکر میکنم سینمای امروز ما، روشهای جذب کنندهای که بتواند اطلاعات به روزتر و بیشتری به کودک بدهد را ندارد. آموزش و پرورش نیز تلاش و رغبتی برای جذب کودکان برای تماشای سینمای کودک ندارد.»
داودی در ادامه با اشره به این نکته که برای جذب مخاطبان کودک باید فیلمی همه فهم ساخت گفت: «برخی تصور میکنند که بچهها چیزی نمیفهمند و اگر بخواهند برای بچهها فیلم بسازند، باید کودکانه و با منطق ضعیف حرف بزنند که البته که این تصورات وارداتی است، اما برخلاف تصور عمومی اینکه کودکان بسیاری از مسائل را نمیفهمند، آنها به خوبی متوجه میشوند و باید سعی کرد فیلمی همه فهم ساخت.»
اما پاسخ داودی به این سوال افخمی که چقدر ممکن است تولید فیلمهای کودک به اینکه خود کارگردان، فرزندی کودک داشته باشد ربط پیدا کند: «من خودم ناخودآگاه زمانی به سراغ فیلم «تقاطع» رفتم که فرزندانم بزرگ شده بودند. یا فیلم «سفر جادویی» را زمانی ساختم که دخترم ۶ ساله بود. این را قبول دارم که به نوعی ما به دغدغههای شخصی خود میپرداختیم اما شاید امروز کارگردانان ما در مقطعی نیستند که بیشتر به سراغ سینمای کودک بروند.»
داودی در پایان این بحث به متولیان سینمای کودک اشاره کرد و خواستار اندیشیدن راجع به این موضع شد که چطور انگیزشی برای ساخت فیلم کودک در کارگردانانمان ایجاد کنیم:«از سالها پیش تا به امروز متولیان سینمای کودک به دنبال ترویج این سینما بودند و در سالهای اخیر عملا تلاشی برای رشد این سینما نداشتهاند. اساسا ما در فیلمهای کودک باید زمینه سرگرمی را برای کودک، نوجوان و خانواده به وجود بیاوریم. متاسفانه هنوز وقتی میخواهیم از سینمای کودک حرف بزنیم، به ۳۰ سال پیش باز میگردیم و فکر میکنیم باید از سینمای خانواده جدا کنیم و کودکانه حرف بزنیم. امروز حتی برای فیلمسازان اول، سینمای اجتماعی بیشترین جذابیت را دارد. اینکه چطور باید این انگیزش را در سینماگران به وجود آورد، مسئلهای است که باید به آن فکر کرد.»
شبکه نمایش خانگی و پولشویی
در این بخش از برنامه، میزگرد بررسی شبکه نمایش خانگی با حضور غلامرضا موسوی، عضو هیات رئیسه شورای عالی تهیه کنندگان سینما و حسین پارسایی، مدیرکل دفتر نمایش خانگی برگزار شد و درباره وضعیت پولشویی در سینمای ایران نکات مهمی مطرح شد.
موسوی که مدعی وجود پولشویی در سینمای ایران است، در شروع بحث به اتفاقی که در دو سال گذشته پیش آمده، اشاره کرد: «دو سال پیش در محاسابتم متوجه شدم جماعتی به سینما یا نمایش خانگی میآیند که اصلا نگران بازگشت پولشان نیستند. در این سالها طبیعتا گاهی با افرادی برخورد میکردیم که سینما را بخاطر حاشیه و شهرتش میخواستند، اما نوع جدیدش که شخصی بیاید میلیاردها تومان پول خرج کند و مبلغی برداشت نکند، برایم تعجب برانگیز بود مخصوصا که این مسئولیتهای صنفی باعث شد حس کنم این اشخاص دارند ضرر وحشتناکی به بدنه اقتصاد سینمای ایران میزنند. موردی بود که یک فرد با خرید یک مجتمع ۴۰ میلیاردی آن را ۱۶۰ میلیارد تومان بیشتر به یک بانک فروخت. این فرد که در یک معامله خود دو برابر بیشتر از چرخه یک سال سینمای ایران درآمد کسب کرده است برای پاک کردن پولش سراغ سینما میآید. پولشویی از اینجا شروع میشود. او باید این پول را توجیه کند.»
پارسایی در ادامه صحبتهای موسوی گفت:« اعتبار سینمای ایران باعث میشود که برخی سرمایههای کلان خود را به این سمت سرریز کنند. آیا این سرمایههای مشکوک صرفا متوجه شبکههای نمایش خانگی است یا وارد تولید سینما نیز شده است؟ مسئولیت بررسی و نظارت و برخورد با این مشکل با کیست؟ اساسا هدف چیست؟ من فکر میکنم این آمد و شد سرمایههای مشکوک، بیشتر از دو سال پیش قدمت دارد. اما اساسا رسیدگی به سرمایههای مشکوک در حوزه تولید برعهده کیست؟ سازمان بررسی، صنف، شورای تهیه کنندگان؟ به نظر من همه این اتفاقات به دلیل نبودن موازین قانونی است که باید تعریف شود. مساله پولشویی خوب نیست و ما هم قبول داریم اما اساسا اجازه نداریم بدون حکم مرجع قضایی وارد شویم. بحث سرمایه گذار و تهیهکننده بسیار متفاوت است و در بسیاری از موارد، این تهیه کنندگان هستند که راه را برای برخی سرمایه گذاران باز میکنند.»
موسوی که مدتی قبل به حجتالله ایوبی نامهای نوشته بوده، میگوید رئیس سازمان سینمایی را از دستمزدهای بالای پروژهها آگاه کرده است: «ما چندی پیش نامهای به آقای ایوبی نوشتیم و درباره دستمزدهای بالای برخی از این پروژهها هشدار دادیم و خواستیم این موضوع را به ما بسپارند. وقتی کنترل این دستمزدها را صنف برعهده میگیرد، میشود فیلم را کنترل کرد. یعنی اینکه برخی اشخاص بدانند اگر بخواهند ورود ممنوع بیایند، یک نفر هست که جلویشان را بگیرد. یکی از جاهایی که می تواند این مستندات را روشن کند، صنف است. شروع این فرآیند، تقاضا و اعطای پروانه ساخت است که به تهیه کننده داده میشود. بنابراین میتوان او را تفهیم کرد. اصرار ما این است که تهیهکنندگان پروانهشان را از شورای عالی ارائه کنند. ما میتوانیم او را تفهیم کنیم که تو مسئولی و اگر شما دستمزدها را بالا ببری، چه لطمهای به صنف و همکاران خود میزنی تا او این وکالت را به صنف بدهد که در صورت تخلف با او برخورد شود. همچنین صنف میتواند در تشخیص تهیه کنندگان و تعیین صلاحیت آنها کمک کند.»
پارسایی در واکنش به حرفهای موسوی معتقد بود که روشهای او سبب ساختگی بودن نتیجه خواهد شد: «مطمئن باشید حتی اگر از فردا قانون شود تهیهکننده قرارداد همه عوامل را باید ارائه کند اما او این باور را نداشته باشد که با تصمیمات نابجا و ارقام بیشتر، چه لطمهای را به سینما و آینده آن میزند، نتایج صوری و ساختگی خواهد شد و ارزشی نخواهد داشت و اتفاقی در واقعیت رخ نخواهد داد. باید صنف همان کاری را بکند که در همه جای دنیا رخ میدهد.»
موسوی در پاسخ به این سوال افخمی که آیا شورای صنفی قاطعیت و توانایی برخورد با پولشویی را دارد، گفت: «یکسری مسئولیت خواسته یا ناخواسته برای دولت تعریف شده است که با آن مقاومت میشود. مثلا از آقای ایوبی خواستیم هرگونه کمک یا وامی که به تهیه کنندهای داده میشود، اعلام رسمی شود تا همه چیز شفاف باشد. هرچند اصل قضیه را پذیرفتهاند، اما اقدامی صورت نگرفته است. اگر همین بحثهای من و حمایتهای هم صنف های من نبود، برخی از بازیگران مطرحی که در پروژه های هنگفت پولشویی حضور یافتند مجبور به پاسخگویی به افکار عمومی نمیشدند. ما میگوییم تهیهکنندگانی که میخواهند کار کنند باید با معرفی نامههای شورای صنفی خود بروند.»
در پایان این میزگرد پارسایی با تاکید بر این نکته که شورای صنفی باید هدایتگر و بازدارنده باشد، گفت:«به نظر من شورای صنفی میتواند هم هدایتگر باشد و هم بازدارنده. اما اینکه ضوابط و مقررات ما چقدر اجازه میدهد که اختیارات ما به صنف منتقل شود، باید کارشناسی شود و معتقدم این تعامل باید بیشتر شود. توصیه خیلی خوب و بازدارنده است و اگر کسی به خرد اعضای شورا بی توجه باشد، آسیب زننده است. اما ما چه زمانی میفهمیم؟ زمانی که سریال خوابیده است. در مجموع دو سریال متوقف شده است که هر دو برای یک سرمایه گذار بوده است. بیشترین صدمات پولشویی نیز به شبکه نمایش خانگی وارد شد.»
برنامه هفت دیشب در غیاب مسعود فراستی و بدون برگزاری میز نقد فیلمهای در حال اکران، به پایان رسید.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.